سه‌شنبه

هفته نامه محافظه کار «ویکلی استاندارد»: تفاهم به دست آمده بسیار عالی است، البته برای ایران!




هفته نامه «ویکلی استاندارد» که از نشریات شناخته شده محافظه کاران در ایالات متحده محسوب میشود مطلبی راجع به قرارداد اتمی بین ایران و قدرتهای جهانی منتشر کرده تحت عنوان «یک معامله بسیار خوب --برای ایران».  ویکلی استاندارد نوشته است:

بالاخره به تفاهم رسیدیم، قراردادی که از آنچه میترسیدیم هم بدتر است.  قراردادی که طبق آن رژیم ایران ۱۴۰ میلیارد دلار میگیرد تا... تا هیچ!  ایران عملا ملزم به انجام هیچ کاری نشده: نه برنامه اتمی اش متوقف خواهد شد، نه ملزم به بازجویی هرزمان/هرمکان خواهد بود، نه تحت تحریم های تسلیحاتی خواهد بود، و نه پشتیبانیش از تروریسم را متوقف خواهد کرد.  این واضح است که این قرارداد بسیار خوبی برای رژیم ایران است، و قرارداد بسیار بدی برای آمریکا.  بنابراین کنگره  باید برخیزد و جلوی این وضعیت را بگیرد.  کنگره بایستی این قرارداد را تحت بحث و بررسی شدید و کامل قرار دهد، سپس قطع نامه ای صادر کند و این قرارداد را فسخ کند، و سپس باید وتوی اوباما را نیز ملغی کند و آمریکا را از موقعیت ضعفی که با این تفاهم نامه قرار داده شده به موقعیت قدرت بازگرداند.  اگر چنین اتفاقی بیافتد [اگر کنگره چنین کاری را انجام بدهد] آنوقت تاریخ به چهاردهم ژوئیه [تاریخ امضای قرارداد هسته ای در وین] به عنوان روزی نگاه خواهد کرد که آمریکا به اعماق زبونی رسید و سپس از آن نجات داده شد.  اما اگر کنگره نتواند تصمیم رئیس جمهور را ملغی کند، آنوقت بازگشت از عمق ذلت بایستی یک سال و نیم دیگر [پس از پایان یافتن ریاست جمهوری اوباما] شروع شود، اما در آن زمان بایستی آمریکا را از چاهی عمیقتر از آنچه امروز در آن افتاده بیرون کشید.

به نظر میرسد وضعیت غیر معمول تاریخی که به دلیل همزمانی دو دولت تعادل گرا در جمهوری اسلامی و ایالات متحده ایجاد شده است شباهت های عمیق محافظه کاران و حامیان دلواپسشان در ایران و آمریکا را بیش از هرزمان دیگری روشن گردانده است.

۲ نظر:

  1. فلان جای خر به فلان جای آنکس که انقلاب کرد
    ما را اسیر این شیخ کس کش لا کتاب کرد
    شب به کافه مسیو" قاراپت " یک چتول میکده خورد
    صبحدم به آخوند جاکش هم پیاله اش اقتدا کرد
    چند صباحی بعد که دید کیر خر نصیبش شده
    دست پشت دست کوبید و دعا به جان شاه کرد
    یادش آمد ان عرق خورهای بی واهمه از شلاق
    بساط منقل و وافور که با شب شعر به پا کرد
    کس شعری که به خورد خلق بی سواد داد
    آن ا هن و تلپ که به عنوان روشنفکر ناب کرد
    جاکش سواد چند خط مقاله خواندن نداشت
    از برای همین به عکس آقا در ماه نگاه کرد
    این ملت بدبخت چه میکشد از آخوند و از روشنفکر
    ای فلانم به فلان این دو جاکش و آنکس که انقلاب کرد.

    شعر بلندی از اباذر غفاری در نکوهش جاکشان روشنفکر نمای ایرانی و آخوندهای جاکش هم پیاله آنها در سال سیاه ۱۳۵۷

    پاسخحذف
  2. دوست عزیز، این شعر و این دست تفکر نمونه روشن و دقیقی است از عدم توانایی قبول مسئولیت برای کارها و افکار خویشتن، و تلاش دائم برای انداختن مسئولیت کارهای خود به گردن دیگران. روشنفکری که در این شعر تصویر شده خودش به تنهایی هیچ غلطی نمیتواند بکند، اگر بهمن بنیان کن ملت دنبالش راه نیافتاده باشد. و ملت هم اینطور دیوانه نخواهد شد، اگر مشکلات تاریخی و اجتماعی و سیاسی عقلش را به یغما نبرده باشد. پس مسئله از اینها پیچیده تر و عمیق تر است. این که شما یک گوشه کوچک از یک داستان بسیار بلند را بگیرید و بعد یک کاراکتر را از آنجا پیدا کنید و یقه اش را بچسبید و فحش بدهید که تمام مشکلات آن داستان بر گردن ایشان هست، بخصوص وقتی خود شما هم در نوشتن آن داستان نقشی دارید و داشته اید، این بچه گانه است و مسئولیت گریزی نام دارد. خودتان را به این شعر های سیاه و سفید دلخوش نکنید، واقعیت پیچیده تر و مشکل تر از اینهاست.

    پاسخحذف