یکشنبه

گفتگوی سید اصلاح طلب با یکی از خاندان هاشمی، به نقل از محی الدین شبستری




شیخ محی الدین شبستری در بخش چهارم کتاب امثال و حکم خود 
حکایتی آورده از گفتگوی یک سید اصلاح طلب با یکی از خاندان هاشمی، 
که گویا بعد ها خیام خیمه دوز هم آن را به زبان و شیوه خاص خود و تحت  
عنوان رباعیات نقل کرده است. 
اما حکایت اصلی 
در امثال و حکم  شبستری به این قرار است که: 
اصلاح طلبی به هاشمی گفت پستی، هرلحظه به سوی دگری پیوستی. 
گفتا سید هرآنچه گویی هستم، اما تو خود آنچه مینمایی هستی؟


 

شنبه

محسن هاشمی: اصلاح طلبان در انتخابات دوران خاتمی تقلب های گسترده ای کردند


محسن هاشمی رفسنجانی فرزند بزرگ هاشمی رفسنجانی در مصاحبه ای با خبرنگار روزنامه «بهار» به دلایل تلاش اصلاح طلبان برای ورود به انتخابات ۹۲ پرداخته است، اما در این حین به سیر سیاسی جمهوری اسلامی در سه دهه گذشته از جمله سیر پیروزی و شکست اصلاح طلبان نیز اشارات جالبی کرده.  

اما یکی از نکات بسیار مهم و جالبی که این سخنگوی خانواده هاشمی در گفتگوی خود افشا کرده است این است که روند تقلب انتخاباتی و دستکاری در نتایج آرا به شکل گسترده ای توسط خود اصلاح طلبان در دوران ریاست جمهوری سید محمد خاتمی نیز صورت میگرفته است.   به عنوان مثال وی از انتخابات مجلس ششم میگوید و ادعا میکند که در آن انتخابات بازشماری های اولیه نشان داد که مسئولان اجرایی انتخابات آنچنان تقلبات گسترده ای انجام داده بودند که اگر به رسیدگی ادامه داده میشد بایستی انتخابات تهران باطل اعلام میگردید، اما به دلیل شدت مشکلاتی که باطل کردن آرای  تهران میتوانست ایجاد کند   از رهبری دستور رسید که بازشماری آرا متوقف و انتخابات باطل نشود.  

بخشی از مصاحبه هاشمی که به تقلبات گسترده انتخابات مجلس ششم میپردازد را در زیر میبینید: 


ما که دنبال براندازی نیستیم، چون اگر این نظام صدمه ببیند اولین کسانی که صدمه می‌بینند خود ما هستیم؛ همان خانواده‌ای که شما می‌گویید، خانواده هاشمی.

اما اکنون دست‌کم به خواهر شما- فائزه هاشمی- به شکل منتقد جدی نگاه می‌کنند.

یادتان نمی‌آید همین همشیره که رای نخست تهران را در مجلس پنجم آورد در زمان مجلس ششم از فهرست اصلاح‌طلبان بیرون گذاشته شد و اعلام شد نفر 50ام شده؛ البته من معتقدم همان‌جا هم سوء نظرهایی بود که می‌توانست احیانا منجر به برخی تقلب‌هایی هم شود.

چقدر تقلب شده بود؟

آیت‌الله هاشمی بیستم شدند، یادتان نمی‌آید؟

باید چندم می‌شدند؟

ایشان بیستم شد، اگر صندوق‌ها را باز می‌کردیم شاید انتخابات تهران باطل می‌شد. کتابی هست به نام «انصراف» که حاج‌آقا دلایل انصراف‌شان را از انتخابات مجلس ششم نوشته‌اند. آن موقع مسئول انتخابات فهرست را می‌خواند ولی اسم ایشان را نمی‌خواند. من مدام تماس ‌گرفتم و ‌گفتم چرا نمی‌خوانید ‌گفت ما هنوز به رای آیت‌الله هاشمی شک داریم، بعد شکایت شد و یک بساطی راه انداختند که اگر یادتان باشد کاریکاتور «آقاسی» را کشیدند. من آن موقع رییس دفتر حاج‌آقا بودم، به شورای نگهبان شکایت شد. برخی از صندوق‌ها را باز کردند و هر صندوقی که باز می‌شد آرای آن مخدوش بود و باطل اعلام می‌شد.

چرا تا انتها ادامه ندادید؟

تا 30درصد بازشماری شد و حاج‌آقا بیستم شد، بعد گفتند دیگر ادامه ندهید چون مجبور می‌شوند انتخابات تهران را باطل کنند. وقتی از 30 به 20 رسیدند دیدند انتخابات در تهران مخدوش است و توقع بود آن موقع انتخابات تهران باطل شود ولی از بالا گفتند انتخابات باطل نشود.

چه کسی تقلب کرده بود؟

افراطی‌های اصلاح‌طلبان.

و این به قول شما «افراطی‌های اصلاح‌طلب» اجرایی بودند یا نظارتی؟

اجرایی‌ها.

چهارشنبه

شجونی: «اگر موسوی و کروبی سران فتنه نیستند پس کدام پدرسوخته ای سران فتنه است؟»

 
به گزارش سایت انتخاب، حجت الاسلام جعفر شجونی عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی و دبیر کل جامعه وعاظ در پاسخ به سئوال خبرنگاری که پرسید اینکه آقای عسگراولادی آقایان موسوی و کروبی را اهل فتنه نمی داند، در حالی که برخی دیگر از اصولگرایان این دو نفر را سران فتنه می نامند دلیلی بر تفاوت رویکردها نیست؟ گفت: «این عبارتی که شما از قول عسگراولادی می گویید، ایشان نگفته است. موسوی و کروبی سران فتنه هستند و هر کس اینها را محکوم نکند نمی تواند کاندیدای انتخابات شود و شورای نگهبان باید جلوی آنها را بگیرد. بنده دیروز با عسگراولادی در شورای مرکزی موتلفه بودم؛ اگر شما قبلا به من می گفتید که ایشان همچین حرفی زده، بنده یقه عسگراولادی را می گرفتم. هر کس سران فتنه را تطهیر بکند اشتباه کرده است.» وی  سپس تاکید کرد، «آقای عسگراولادی همچین حرفی نگفتند. اگر این دو نفر سران فتنه نیستند پس کدام پدر سوخته ای جزء سران فتنه است؟  سران فتنه معلوم است چه کسانی هستند و آقای عسگراولادی همچین حرفی نزدند.»  متن کامل مصاحبه شجونی از این قرار است:  جناب آقای شجونی! ما امروز شاهد رویکردی دوگانه از سوی اصولگرایان نسبت به حضور اصلاح طلبان در انتخابات هستیم. برخی موافق حضور اصلاح طلبان هستند و برخی مخالف. این موضوع را ناشی از چه می دانید؟
اصولگراها که همه یکجا جمع نشدند که بتوانیم بگوییم چون اینها دوجور صحبت کردند پس دو چهره دارند. این رویکردهای مختلف در اصلاح طلبان هم وجود دارد. اختلاف در اصلاح طلب ها خیلی بیشتر از اختلاف در اصولگرایان است. لذا نمی شود هر کسی حرف خود را بزند و بگوید این حرف اصولگرایی یا اصلاح طلبی است.

آقای عسگراولادی عنوان کردند آقای خاتمی در متن نظام هستند و می توانند در انتخابات شرکت کنند. در حالی که برخی دیگر مانند آقای شریعتمداری گفتند اصلاح طلبان حق شرکت در انتخابات را ندارند. این موضوع نشانه چیست؟
اصولگرایان واقعی هرگز نمی گویند خاتمی در متن نظام است یا کروبی و موسوی می توانند کاندیدای انتخابات شوند. این حرف ها، حرف های موسوی خوئینی ها است.

علت اینکه برخی اصولگرایان عنوان می کنند خاتمی می تواند در انتخابات شرکت کند چیست؟
من فکر نمی کنم آدم عاقلی چنین حرفی بزند. من ندیدم کسی از اصولگراها دنبال خاتمی باشد.

اما آقای عسگراولادی عنوان کردند خاتمی در متن نظام است و می تواند در انتخابات شرکت کند؟
من فکر نمی کنم عسگراولادی همچین اشتباه بزرگی کرده باشد. اگر ایشان چنین حرفی زده باشد بنده اعلام می کنم عسگراولادی با همه بزرگیش حرف پسندیده ای نزده است. خاتمی را باید ملت بخواهد. بنده یا عسگراولادی ممکن است عاطفی با این مسئله برخورد کنیم. خاتمی در صورت کاندیداتوری حتما از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت خواهد شد.

آیا رویکرد جنابعالی و همفکران شما بر خلاف نظر مقام معظم رهبری که بر جذب حداکثری و دفع حداقلی تاکید دارند، نیست؟
خیر. آدم خاتمی را که نمی تواند جذب کند.

آیا رویکرد آقای عسگراولادی در راستای منویات رهبری درباره جذب حداکثری نمی باشد؟
عسگراولادی همچین حرفی نزده است؛ اگر هم گفته برای خودش گفته است. بنده به عسگراولادی چکار دارم. اگر گفته اشتباه گفته است.

یعنی چندصدایی موجود در جبهه اصولگرایی را ناشی از اختلافات گسترده نمی دانید؟
خیر. اختلاف نظر و سلیقه دلیلی بر اختلاف اصولی نیست.

آیا اینکه برخی اصولگرایان موافق حضور آقای خاتمی در انتخابات هستند و برخی دیگر مخالف حضور ایشان هستند دلیلی بر اختلاف اصولی میان اصولگرایان نیست؟
هیچ کس موافق آقای خاتمی نیست. به همین آقای عسگراولادی بگویید آیا به خاتمی رای می دهد؟ اینها بازی با الفاظ است. اختلاف نظر غیر از اختلاف اصولی است.

اینکه آقای عسگراولادی آقایان موسوی و کروبی را اهل فتنه نمی داند، در حالی که برخی دیگر از اصولگرایان این دو نفر را سران فتنه می نامند دلیلی بر تفاوت رویکردها نیست؟
آقای عسگراولادی همچین حرفی نگفتند. اگر این دو نفر سران فتنه نیستند پس کدام پدر سوخته ای جزء سران فتنه است. سران فتنه معلوم است چه کسانی هستند و آقای عسگراولادی همچین حرفی نزدند.

اما ایشان در مصاحبه خود این حرف را زده اند؟
من می گویم عسگراولادی این حرف را نگفته و اگر گفته اشتباه کرده است. پس سران فتنه در این مملکت چه کسانی هستند؟

آقای عسگراولادی گفتند فتنه را آمریکا، انگلیس و اسرائیل به پا کردند؟
اینها که در راس هستند.

آقای عسگراولادی عنوان کردند که موسوی و کروبی را اهل فتنه نمی دانند و فتنه گران این دو نفر را دوره کرده بودند؟
دوره کرده بودند! اینها بازی با الفاظ است.

آیا این مسئله اختلاف اصولی میان سنتی‌ها و رادیکال‌ها نیست؟
خیر. اولا بنده می گویم عسگراولادی این حرف را نگفته است. آخر چطور می شود کسی این همه فتنه کرده و مردم را به خیابان کشیده باشد و جزء سران فتنه نباشد؛ بعد برویم یقه آمریکا را بگیریم.

شما مصاحبه آقای عسگراولادی را مطالعه نکردید؟
اگر ایشان گفته موسوی و کروبی سران فتنه نیستند... بنده می گویم عسگراولادی چنین حرفی نگفته است.

بالاخره آیا این صحبت آقای عسگراولادی نشاندهنده اختلاف است یا خیر؟
خیر. یک نفر به نام عسگراولادی برای خودش هر چی می خواهد بگوید.

آقای عسگراولادی یک شخص نیست، ایشان یک جریانی از اصولگرایان را نمایندگی می کند.
این عبارتی که شما از قول عسگراولادی می گویید، ایشان نگفته است. موسوی و کروبی سران فتنه هستند و هر کس اینها را محکوم نکند نمی تواند کاندیدای انتخابات شود و شورای نگهبان باید جلوی آنها را بگیرد. بنده دیروز با عسگراولادی در شورای مرکزی موتلفه بودم؛ اگر شما قبلا به من می گفتید که ایشان همچین حرفی زده، بنده یقه عسگراولادی را می گرفتم. هر کس سران فتنه را تطهیر بکند اشتباه کرده است.

پس اصولگرایان اختلافی با هم ندارند؟
خیر. ما رهبری را اصولگرا می دانیم. مجلس را اصولگرا می دانیم.

آقای احمدی نژاد را هم اصولگرا می دانید؟
آقای احمدی نژاد که اهل فتنه نیست. ایشان را هم مسلما اصولگرا می دانیم.

اما اکنون اصولگرایان می گویند سال 84 و 88 مجبور شدیم احمدی نژاد را انتخاب کنیم.
همه ممکن است اشتباه کنند. ایشان هم اشتباه کرده و فعلا هم سیاست ...

من متوجه نشدم. شما اشتباه کردید که ایشان را انتخاب کردید یا ایشان مرتکب اشتباهاتی شدند؟
هیچ کدام ما اشتباه نکردیم.

الان گفتید اشتباه کردیم؟
خیر. خود امام هم فرمود این کسی را که انتخاب کردند من راضی نبودم. جو جامعه باعث شد منتظری یا بنی صدر انتخاب شوند.

منبع: فرارو

پس آقای احمدی نژاد هنوز در جریان اصولگرایی هستند؟
مسلما هستند؛ منتهی امتیازهای منفی در کارنامه دارد و برای شش ماه باقی مانده از دوران ریاست جمهوری ایشان به دلیل شرایط داخلی و بین المللی و بیداری اسلامی سیاست تعمیر و نگهداری در قبال ایشان اجرا خواهد شد. سیاست تعمیر و نگهداری به این معنا است که با ایشان مدارا می شود تا این شش ماه هم بگذرد. چون اگر بخواهند با احمدی نژاد هم مانند بنی صدر رفتار کنند به کیان کشور ضربه وارد خواهد شد. ایشان این شش ماه را هم می ماند و سپس می رود پی کارش.

دوشنبه

دو کلام حرف حساب میزنم، خواه از آن پند گیر خواه ملال


ببین برادر من، اینهمه ما رو احساساتی و حشری کردن سر این جریان مهدی هاشمی که اصل ماجرا رو کلا ول کردیم و کلا زدیم به ترکستان و نیک آهنگ را گیر انداختیم و افتادیم به عُمَر کُشی.  حالا برادرمن، میخوای بیدار شی، گوش کن ببین چی میگم، اگرم نمیخوای چشمت رو باز کنی که خوب از همین الان معذرم میخوام از تلف کردن وقتت و بقیه اش رو هم نخون.
ببین عزیز برادر، واقعیت ساده س! حکایت درز کردن نوار هاشمی و نیک آهنگ در متن جریان دعوای بین هاشمی و بوذری اتفاق افتاده.  دعوای بین هاشمی و بوذری هم جنگ بین دو دزد هست، دو دزدی که بر سر مال و منال من و تویی که ملت ایران باشیم دعواهای میلیونی دارند با هم!  مگه بوذری کیه؟  بوذری کسیه که میخواسته پول یامفت نفت من و شما رو بخوره عزیز دل من، حضرت عباس که نبوده.  هاشمی کیه؟  هاشمی هم کسیه که باباش و خودش و برادراش الان سی ساله خون این ملت را هرچقدرش رو تونستن خوردن و  هرچقدرش رو هم نتونستن بخورن  یا تو شیشه کردن یا  ریختن به زمین داغ.  اونوقت این دو تا سر اینکه میلیونها دلار نفت من و تو تو جیب کدومشون باید بره دعواشون شده.  مهدی هاشمی قدت مافیای دولتی و درباری رو پشت سرش داشته زده بوذری رو داغون کرده، بوذری که مافیای درست و حسابی نداشته پوزش زده شده، حالا بوذری چند ساله میلیونها دلار خرج کرده و تحت نام حقوق بشر و این ** شعرها داره تلاش میکنه پدر مهدی هاشمی رو بسوزونه!  بعدشم  خوب، از مهدی نتونس پولی بیرون بکشه چون مهدی برگشت رفت ایران، اینم دیگه زد به سیم آخر و با استفاده از خریت ناجور  نیک آهنگ موفق شد پدر مهدی هاشمی رو بسوزونه.

برادر من، جان دل من، واقعیتی که ظاهرا خیلی ها بهش فکر نمیکنن اما تو باید متوجهش باشی اینه که این وسط هیچکدوم اینها دل سوزی ندارن، اینها همه یک مشت دزد و جنایت کار هستن، علی الخصوص خانواده هاشمی که سی ساله دهن من و تو رو سرویس کردن!  پس عزیز دل برادر، به این فکر کند که خیلی هم خوب شد که زیر آبشون اینطوری زده شد، آخه واقعا این جای دلسوزی منو شما رو داره که آقا زاده مفت خور جنایت کاری مثل مهدی هاشمی زیر آبش زده شده؟ خوب بچه یکی از بزرگترین جنایت کارهای جمهوری اسلامی رو گرفتن!  گرفتنش که گرفتنش، تازه اگر هم توی زندان خودشون بگیرن حبس ابد هم بهش بدن و هیچوقت نذارن بیرون بیاد من و تو باید بگیم خدا رو شکر، تمام عمر و قد و بالای رعنای کل خانواده کثیف هاشمی فدای یک قطره از اون همه خونی که اینها از بچه های ملت ما ریختن در این سی سال و اینهمه چپاولی که از مملکت و دارایی های ملت ما کردن. 

کجای کاریم آخه برادر من؟؟