چهارشنبه

با چند تا کلک ساده بالاترین را تبدیل کرده اند به بیلبورد تبلیغات انتخابات! ملت، خوابیم یا بیدار؟



باید به طراحان پروپاگاندای جمهوری اسلامی این موفقیت حیرت انگیزشان را تبریک گفت!  روانشناسی جمعی را به نحو احسن استفاده کرده اند تا جایی که بالاترین را که از روز اول وجودش محوری برای مبارزه دموکراتیک با جمهوری اسلامی بوده است تبدیل کرده اند به شنبه بازاری شلوغ برای انواع و اقسام تبلیغات برای کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری، و از آن مهمتر، برای خود روند انتخابات دوره یازدهم.  

واقعا خوابیم یا بیدار؟  اینقدر این وضعیت در ذهن من یکی غریب و غیر واقعی به نظر میرسه که احساس میکنم در مرز خواب و بیداری هستیم.  شاید هم این احساس همه مان باشد؟  در هر حال خیلی عجیب و غریب است.  به این فکر بکنید که از سه چهار سال پیش که آن بلاها را بر سرمان آوردند تا حدود  یکی دو ماه پیش تقریبا بر همه ما روشن و واضح بود که این حکومت با این وضعیت و رفتارهایی که با ما مردم انجام داده است به هیچوجه صلاحیت اداره کشور و بخصوص صلاحیت به راه انداختن یک «انتخابات»‌ دیگر را ندارد، و مگر اینکه چیزی شدیدا عوض بشود، مثلا موسوی و کروبی آزاد بشوند، به هیچ وجه شرکت در یک انتخابات دیگر و رای انداختن به صندوق های رای معنی و مفهومی ندارد.

حالا بیائید با هم از جزئیات یکی دو ماه گذشته بگذریم و مستقیم به امروز برسیم، و شما به من بگوئید چه چیزی عوض شده که امروز همه ما را وارد کرده اند در این حکایت «شور و شر» انتخابات و یارگیری و طرف گیری از این یا آن نامزد انتخاباتی؟  واقعا چه چیزی مگر عوض شده که امروز اینطور بالاترین لبریز شده از لینکهای مربوط به انتخابات و تبلیغ روحانی و جلیلی و عارف و یا حمله به این یا آن کاندیدا در دفاع از این یا آن کاندیدای دیگر؟   اصلا متوجه هستیم چه داریم میکنیم؟  

ماهیگیر ها یک روش مشهوری برای گرفتن ماهی تن دارند که شاید بدنباشد به دوستان یادآوری شود، چرا که شباهتش به این وضعی که این روزها در فضای مجازی به وجود آورده اند بسیار زیاد است.  آن روش این است که جایی در وسط دریا یک دسته ماهی تن را پیدا میکنند بعد شروع میکنند به ریختن مقدار زیادی ماهی ساردین یا طعمه های دیگر درست میان جمع آنها.  ماهی های تن که طعمه ها را میبینند به سرعت هیجان زده میشوند و شور و حال غریبی بینشان پیدا میشود که به «feeding frenzy» یا شور تغذیه مشهور است.  این عکسی که بالا میبینید از یکی از همین صحنه هاست.  اما نکته اینجاست که وقتی این شور و حال پیدا میشود دیگر ماهی های بیچاره که به قول معروف «جو زده» شده اند برایشان تشخیص اینکه  کدام طعمه غذاست و کدامش دام و قلاب است غیر ممکن میشود، و بقیه داستان را خودتان میتوانید حدس بزنید که عیش ماهیگیران است و عزای ماهی های بیچاره. جالب تر اینکه وقتی هیجان زدگی ماهی ها شروع میشود دیگر حتی نیازی به ریختن ساردین و طعمه واقعی هم نیست، بلکه همان طعمه های دروغین هم کار را تمام میکنند.  به این فکر کنید مثلا که وقتی با ورود هاشمی و مشایی ملت هیجان زده شدند، حتی بعد از اینکه این دو نفر رد صلاحیت شدند باز آن هیجان باقی ماند و ملت کاندیداهای دیگری مثل عارف و روحانی را تبدیل کردند به «محمل» برای ادامه حس هیجان خودشان...

بگذریم، به قول معروف در خانه اگر کس است یک حرف بس است، و من هم علاقه ای به روده درازی ندارم و همینجا تموم میکنم حرفم را.  اما فقط بگذارید یک نمونه براتون بگم تا متوجه بشید وضع چقدر خرابه:  جریان کاندیداتوری «روحانی» رو در نظر بگیرید.  پریروز رفته یک مصاحبه تلویزیونی کرده، توی مصاحبه اش به گوینده حمله کرده که تو بی سوادی و خبر نداری که مثلا در گفتگوهای تهران چه اتفاقی افتاده و برنامه اتمی چه موقعی از چه مرحله ای گذشته و از این قبیل.  بر اثر همون مصاحبه توی همین یکی دو روز یک عالمه متن و لینک فقط در بالاترین داده شده که آخ، ملت هیجان زده شده اند و شور و شوق انتخابات با این مصاحبه روحانی زنده شده!  فکرش را بکنید!  اصلا از همه مشکلات راجع به این انتخابات و تاریخ سه چهار ساله گذشته هم که بگذریم، ببینید «زنده کردن شور و شوق» توسط چه چیزی انجام شده: توسط بحث روحانی در مورد رفتار غیر قانونی جمهوری اسلامی، و دفاع «جانانه اش» از موفقیت جمهوری اسلامی در مقابل جامعه جهانی (که مثلا ما دوره خاتمی اینقدر سانتریفیوژ ساخته بودیم ، کیک زرد درست کرده بودیم این کرده بودیم اون کرده بودیم)!  یعنی دفاع از همان رفتاری که نه تنها جامعه جهانی بلکه ما ملت هم داریم زار میزنیم و میگوئیم باید متوقف شود، یعنی دنبال گیری سلاح هسته ای توسط رژیم، که در واقع نقطه و دلیل مرکزی بدبخت شدن ملت و مملکت ما در جهان بوده است و دارد کشور را به ورشکستگی و سقوط اقتصادی و حتی جنگ میرساند. اونوقت ملت ما با این بحث ایشان سر شوق و ذوق آمده که برود در انتخابات شرکت کند و مثلا به روحانی رای بدهد؟

آی ملت، خوابیم یا بیدار؟!


۴ نظر:

  1. خواب خوابیم جون تو!

    پاسخحذف
  2. دوست عزیز، بسیاری از اصلاح طلب‌ها با نقاب جمهوری خواهی‌ یا نقاب‌های دیگر وارد اپوزوسیون و رسانه‌‌های آن مثل بالاترین شدند و شروع به تخریب چهره‌های اپوزوسیون با ایجاد درگیری‌های بی‌ حاصل بین گروه‌های مختلف کردند تا مردم را از اپوزوسیون سرخورده و ناامید کنند و اینطور وانمود کنند که هیچ انتخابی مردم ایران جز انتخاب بین بد و بدتر داخل جمهوری اسلامی ندارند و هیچ امیدی نباید به آزادی ایران داشته باشند. در این میا‌ن بسیاری از فعالین از هر گروه و دسته ای‌‌ هم فریب این روش را خوردند و شروع به سر و کله همدیگر زدن کردند بدون توجه به اینکه از نظر مردم ایران، وقتی‌ اپوزوسیون به زد و خورد خود مشغول است برای هیچ کدامشان هورا نخواهند کشید و دنبال راه حل دیگری خواهند رفت. البته جریانات اخیر و نامزدی رفسنجانی‌ خوشبختانه باعث شد بسیاری از این نقاب‌ها کنار برود و همان‌ها که کمتر از فرانسه را به ظاهر قبول نداشتند ناگهان به تعریف و تمجید از قاتلی چون هاشمی پرداختند. مقالات محمد رهبر و یا ملی‌ مذهبی‌‌های نزدیک به اصلاح طلب‌ها را بخوانید متوجه منظور من و چرخش ۱۸۰ درجه ایشان خواهید شد که چگونه در درگیری‌ها خود را بخشی از اپوزوسیون می‌نامیدند اما به ناگاه با شروع انتخابات شروع به تحقیر اپوزوسیون نموده‌ و خود را جدا از اپوزوسیون تعریف کردند و به مرثیه پردازی برای هاشمی پرداختند. خوشبختانه حساب هوش ایرانیان را نکردند و دستشان برای خیلی‌ها رو شد که خود این میتواند در آینده کمک زیادی به گسترش فعالیتهای سیاسی و فرهنگی‌ در سایه تحمل عقاید، بدون مزاحمت نیروهای تقیه گرای خط امامی خواهد کرد.

    پاسخحذف
  3. zende--baad--jomhouri,ye--federal--daar--iran--<<<moris1315@gmail.com---

    پاسخحذف