خیلی حدیث و داستان میشود نقل کرد راجع به جریان پشگل شتر عایشه و عمق ذهنیت آخوند جماعت که اصولا توی همین پشگل و سرگین و هرآنچه از کمر به پائین است چرخ میزند. اما نکته ای که زیاد توی ذهن میزنه راجع به این فتاوای جدید نوچه های خامنه ای و تشبیه جنبش سبز به شتر و رنگ سبز به پشگل شتر اینه که در واقع این تلاش بیهوده ای هست برای تلافی کردن تحقیری که به خامنه ای و به کل «منصب» ولایت فقیه در جریان جنبش سبز تحمیل شد، وقتی مردم خامنه ای را «خر» و احمدی نژاد را «ان» یا همان «پشگل» وی لقب دادند...
اما سئوال اینجاست که این به قول معروف «مشت بعد از جنگ» هیچ فایده ای هم دارد برای مقام عظمی و نوچه های ریش و سبیل کلفتش؟ من که شک دارم. نه تنها به قول معروف مشت بعد از جنگ را فقط بر سر خود باید زد، بلکه زیر آب ولایت فقیه و تقدسش بیشتر از آن زده شده که پشگل شتر زن پیغمبر بتواند دوای دردش بشود. ایران و ایرانی آنچنان چهره زشت و کریه خامنه ای را دید در جریانات ۸۸ که میتوان مطمئن بود یک دگردیسی و رشد تاریخی در ذهن جمعی آنها صورت گرفته که در نتیجه اش دیگر نه تنها برای خود خر و پشگل های ریز و درشتش بلکه برای کل «مقام والای ولایت» هم پشیزی ارزش معنوی و اخلاقی قائل نیستیم.